گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:یا رب این ماییم از آن جان جهان افتاده دور سایه‌وار از آفتابی ناگهان افتاده دور

❈۱❈
یا رب این ماییم از آن جان جهان افتاده دور سایه‌وار از آفتابی ناگهان افتاده دور
ما چو اشکیم از فراقش مانده در خون جگر برکناری وز میان مردمان افتاده دور
❈۲❈
رحمتی ای همرهان، آخر که جای رحمت است بر غریبی ناتوان، از کاروان افتاده دور
چون کنم یاران، که من بیمار و مرکب ناتوان؟ جان به لب نزدیک و راهی در میان افتاده دور
❈۳❈
بینوا چون بلبلم، بی‌برگ چون شاخ درخت کز جمال گل بود، در مهرگان افتاده دور
بی‌خم ابروی او پیوسته نالان می‌روم راست چون تیری که باشد از کمان افتاده دور
❈۴❈
من چو پیکان زیر پی، پیموده‌ام روی زمین بوده جویای نشانش، وز نشان افتاده دور
ما نمی‌بینیم عالم جز به نور طلعتت گر چه از ماهی چو ماه از آسمان افتاده دور
❈۵❈
آنچنان کانداخت چشم بد مرا دور از رخت باد چشم بد ز رویت آنچنان افتاده دور
دی خیالت گفت: سلمان حال تنهاییت چیست؟ چون بود حال تن تنها، ز جان افتاده دور

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۴۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها