گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:در خرابات مغان مست و بهم بر زده دوش می‌کشیدند مرا چون سر زلف تو به دوش

❈۱❈
در خرابات مغان مست و بهم بر زده دوش می‌کشیدند مرا چون سر زلف تو به دوش
دیدم از باده نوشین و لب نوش لبان بزم رندان خرابات پر از «نوشانوش»
❈۲❈
قصه حال پریشان من امشب زغمت به درازی چو سر زلف تو بگذشت ز دوش
عاقلا پند من بیدل بیهوش مده می به من ده که ندارم سر عقل و دل و هوش
❈۳❈
در خرابات مغان دلق مرقع نخرند برو ای خواجه برو دلق مرقع بفروش
جامه زرق و لباسات در این ره عیب است آشکارا چه کنی خرقه قبا ساز و بپوش
❈۴❈
گر چو شمعت بکشد یار از و روی متاب ور چو چنگت بزند دوست ز دستش مخروش
آتش شوق رخت جرعه صفت سلمان را آبرو ریخته بر خاک در باده فروش

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۵۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

mareshtani
2009-11-20T16:46:50
mesraje awale beide dowom(didam)1lotafan as mesraje shashom(tscho)ra hasfnomajedmesraje dowome beide panjom(boro ai khwaja berun)2mesraje awale beide shashom(lebasseto)3---پاسخ: با تشکر، مطابق نظر شما در مورد اول «دیده‌ام» با «دیدم» جایگزین شد. در باقی موارد اشکالی ندیدیم. «چو» در مورد دوم زاید نیست، «برو»ی دوم در مورد سوم می‌تواند برای تأکید آمده باشد، «لباسات» صحیح است، با لغتنامه چک کنید.
سید محسن
2019-12-23T01:50:44
برو ای خواجه برو دلق مرقع مفروش----به معنا ی شعر بیشتر می آید