گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:ماییم به پای تو در افکنده سر خویش وز غایت تقصیر سرانداخته در پیش

❈۱❈
ماییم به پای تو در افکنده سر خویش وز غایت تقصیر سرانداخته در پیش
انداخت مرا چشم کماندار تو چون تیر زان پس که برآورد به دست خودم از کیش
❈۲❈
ای بسته به قصد من درویش میان را زنهار میازار به مویی دل درویش
من شور تو دارم که لبان نمکینت دارند بسی حق نمک بر جگر ریش
❈۳❈
ساقی مکن اندیشه، بده می که ندارم من مصلحتی با خرد مصلحت اندیش
ای جان گذری کن که ز هجران تو مردم بیجان و جهان خود نتوان زیست ازین بیش
❈۴❈
بازا که من افتاده‌ام و غیر خیالت کس بر سر من نیست ز بیگانه و از خویش
عشاق سر تاج ندارند که دارند از خاک کف پای تو تاجی به سر خویش
❈۵❈
گفتم که دهی کام دلم گفت: لبش نی سلمان بکش از طالب نوشی ستم نیش

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۵۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

نجاتی
2017-09-30T11:01:04
به نظرم در مصراع آخر به جای «از» «ار» به معنای اگر ، باشد تا معنای مصراع صحیح باشد.سلمان اگر طالب نوشی ستم نیش را بکش