گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:می‌کند غارت صبر و دل و دین سودایش آنکه او هیچ ندارد، چه غم از یغمایش؟

❈۱❈
می‌کند غارت صبر و دل و دین سودایش آنکه او هیچ ندارد، چه غم از یغمایش؟
گر دل و جان من دلشده بودی بر جای کردمی در دل و جان جای چو بودی رایش
❈۲❈
رقم هستی من عاقبت از لوح وجود برود لیک بماند اثر سودایش
لایق ضرب محبت نبود هر قلبی که ز اخلاص حکایت نکند سیمایش
❈۳❈
خواب ما را ز خیالش بنمود اسبابی بعد از آن روز ندیدیم بخواب آسایش
دست در دامن او می‌زنم و می‌کشمش تا بر غم سر من سر ننهد در پایش
❈۴❈
عجب آن است که در بزم ریاحین گل را زیر شمشاد نشانند و تو بر بالایش
در پی باد صبا چند رود سرگردان دل به بوی شکن طره عنبر سایش
❈۵❈
که خبر یابد از آمد شدن پیک نسیم که ز بوی سر زلف تو کند رسوایش
غم عشق تو چه خوش می‌خورد اولی خونم که به پالوده‌ام از دیده خون پالایش
❈۶❈
هر که امروز به خلوت نفسی با تو نشست غالبا رغبت جنت نبود فردایش
در شب تیره زلفت دل سلمان گم شد شمعی از چهره بر افروز و رهی بنمایش

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۶۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

mareshtani
2009-11-20T17:58:52
dar mesraje awale beide hashtom harfe(waw)sajed ast(basmeriahin)1---پاسخ: بیت هفتم بود و «بزم و ریاحین» با «بزم ریاحین» جایگزین شد.
سید محسن
2019-12-23T02:18:46
بیت سوم این غزل در غزل قبل بیت آخر است-----