گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:به چشمانت که تا رفتی، به چشمم بی‌خور و خوابم به ابرویت که من پیوسته چون زلف تو در تابم

به چشمانت که تا رفتی، به چشمم بی‌خور و خوابم
به ابرویت که من پیوسته چون زلف تو در تابم
❈۱❈
به جان عاشقان، یعنی لبت کامد به لب جانم به خاک پای تو یعنی، سرم کز سرگذشت آبم
به خاک کعبه کویت، به حق حلقه مویت که ممکن نیست کز روی تو هرگز روی بر تابم
❈۲❈
به عناب شکر بارت، کزان لب شربتی سازم که خود شربت نمی‌ریزد، به غیر از قند و عنابم
به صبح عاشقان یعنی، رخت کز مهر رخسارت نه روز آرام می‌گیرم، نه می‌آید به شب خوابم
❈۳❈
به دیدارت که تا بینم جمال کعبه رویت محال است اینکه هرگز سر فرود آید به محرابم
به جانت کز قفس سلمان بجان آمد درین بندم که یابم فرصت بیرون شد، اما در نمی‌یابم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۷۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

mareshtani
2009-11-22T16:01:06
mesraje awal (tschashmanat)1---پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.