گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:تو می‌روی و من خسته باز می‌مانم چگونه بی تو بمانم، عجب همی مانم

❈۱❈
تو می‌روی و من خسته باز می‌مانم چگونه بی تو بمانم، عجب همی مانم
تو باد پای عزیمت، چو باد می‌رانی من آب دیده گلگون چو آب می‌رانم
❈۲❈
تو آفتاب منیزی که می‌روی ز سرم فتاده بر سر ره من به سایه می‌مانم
شکسته بسته زلف توام روا داری فرو گذاشتن آخر چنین پریشانم؟
❈۳❈
بدست لطف عنان را کشیده‌دار که من ز پای بوس رکاب تو باز می‌مانم
نه پای عزم و نه جای نشست در منزل بمانده‌ام ره بیرون شدن نمی‌دانم
❈۴❈
دریغ روز جوانی که می‌رود عمرم فسوس عمر گرامی که می‌رود جانم
تو آن نه‌ای که کنی گاگاه سلمان را به نامه یاد و من این نانوشته می‌خوانم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۹۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سید محسن
2019-12-23T14:53:15
تو آن نه ای که کنی گاه گاه سلمان را----درست است