سلمان ساوجی:همیشه نرگس مست تو را بیمار میبینم ولی در عین بیماریش مردمدار میبینم
❈۱❈
همیشه نرگس مست تو را بیمار میبینم
ولی در عین بیماریش مردمدار میبینم
جهان میگردد از سودا، سیه بر چشم من هر دم
که چشم نازنینت را چنان بیمار میبینم
❈۲❈
ز شربتخانه لطفت دوایی ده که با دردت
دل سست ضعیفم را قوی افکار میبینم
ز باد ار میوزد بر من نسیم دوست مییابم
به آب ار میرسم در وی خیال یار میبینم
❈۳❈
نشان طاق ابروی تو را پیوسته میپرسم
خیال سرو بالای تو را بسیار میبینم
ز باغ حسن خود بر خورد که من در سایه سروت
جهانی را ز باغ عمر برخوردار میبینم
❈۴❈
رخت آیینه حسن است و حسنت صورت و معنی
من این صورت که میبینم در آن رخسار میبینم
حدیث سوزناک دل از آن با شمع میگویم
که بر بالین خود او را به شب بیدار میبینم
❈۵❈
درون روشن سلمان که هست آیینه عشقت
بحمدالله که این آیینه بیزنگار میبینم
کامنت ها