گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:خجالت دارم از کویت، ز بس درد سر آوردن به پیشانی و روی سخت خاک پایت آزردن

❈۱❈
خجالت دارم از کویت، ز بس درد سر آوردن به پیشانی و روی سخت خاک پایت آزردن
چو مجمر گر برآرم زین درون آتشین دودی ز روی مرحمت باید، بر آن دامن بگستردن
❈۲❈
ندارم تاب سودای کمند زلف مه رویان ولی اکنون چه تدبیرست چون افتاده در گردن
اگر کامم نمی‌بخشی، ز لب باری، دمی می ده که از آب حیاتت من هوس دارم دمی خوردن
❈۳❈
بده زان راه پرورده، بیادش ساقیا جامی که می خوردن بیاد یار باشد روح پروردن
چرا در مجلست ره نیست یک شب تا در آموزم ستادن شمع سان بر پا برت خدمت به سر بردن
❈۴❈
اگر قصد سرم داری نزاعی نیست سلمان را ولیکن شرم می‌آید، مرا سر پیشت آوردن

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۱۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مسعود رستگاری
2018-12-20T07:26:13
بیت پنجم «راح» به معنای «شراب» صحیح است نه «راه»