گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:ای غبار خاک پایت توتیای چشم من کمترین گردی ز کویت خونبهای چشم من

❈۱❈
ای غبار خاک پایت توتیای چشم من کمترین گردی ز کویت خونبهای چشم من
چشم من جز دیدن رویت ندارد هیچ رای راستی را روشن و خوبست رای چشم من
❈۲❈
مردم چشمی و بی مردم ندارد خانه نور مردمی فرمای و روشن کن سرای چشم من
من ز چشم خود ملولم کاشکی برخاستی از درت گردی و بنشستی بجای چشم من
❈۳❈
هر کجا دردی است باشد در کمین جان ما هر کجا گردیست گردد در هوای چشم من
تا خیالت آشنای مردم چشم من است هر شبی در موج خون است آشنای چشم من
❈۴❈
می‌زند چشمم رهی تر آنچنان کاندر عراق رودها بربسته‌اند از پرده‌های چشم من
گر چه چشمم بسته است اما سرشکم می‌رود باز می‌گوید به مردم، ماجرای چشم من
❈۵❈
ای صبا گر خاک پای او به دست آید تو را ذره‌ای زان کوش، داری از برای چشم من
چشم سلمان را منور کن به نور خود که هست روی تو، آیینه گیتی نمای چشم من

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۲۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها