گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:گر مطربی رودی زند، بی می ندارد آبرو ور بلبلی عیشی کند، بی گل ندارد رنگ و بو

❈۱❈
گر مطربی رودی زند، بی می ندارد آبرو ور بلبلی عیشی کند، بی گل ندارد رنگ و بو
آهنگ تیز چنگ و نی، بی می ندارد شورشی شیرین حدیثی می‌کند، مطرب شراب تلخ کو؟
❈۲❈
با رود خشک و رود زن، تا چند سازم ساقیا آبی ندارد رود او، آبیش باز آور برو
چون دور دور من بود، پیمانه‌ای برده به من من چون صراحی نیستم، کارم بجا می سر فرو
❈۳❈
خوردن به کاس و کوزه می، باشد طریق زاهدان رندان درد آشام را پیمانه باید یا سبو؟
من با می و معشوقه از دور ازل خو کرده‌ام
امری محال است این که من وین باز خواهم کرد خو
در راه او باید شدن گاهی به سر گاهی به پا سلمان نخواهد شد به سر الا چنین در راه او

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۲۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

محمدرضا
2012-01-20T01:59:58
سلام وظیفه خودم میدانم ازجانب کاربران از زحمات شما قدردانی کنم.در مصرع دوم از بیت چهارم .........کآرم بجامی سر فرو بهتر است چون فاصله بین بجا و می معنا را مخدوش میکند.توفیق شما آرزوی من است.
سید محسن
2019-12-23T17:38:57
خوردن به کاس و کوزه ،باشد طریق زاهدان----رندان درد آشام را پیمانه ناید با سبوبا معنی تر است