سلمان ساوجی:ای آنکه رخ و زلف تو آرایش دیده گردیده بسی دیده و مثل تو ندیده
❈۱❈
ای آنکه رخ و زلف تو آرایش دیده
گردیده بسی دیده و مثل تو ندیده
از گوشه بسی گوشه نشین را که ببینی
در میکدهها چشم سیاه تو کشیده
❈۲❈
چشمت به اشارت دل من برد و فدایت
چیزی که اشارت کنی ای دوست بدیده!
زلف تو بپوشد سراپای قدت را
آن شعر قبایی است به قد تو بریده
❈۳❈
سربسته حدیثی است مرا با تو چو مویت
فی الجمله حدیثی است به گوش تو رسیده
چشمم به مژه قصه شوق تو نوشته
دل خون شد و آنگه ز سر خامه چکیده
❈۴❈
ناصح سخن بوالعجم میشنواند
سلمان همه عمر این سخن از کس نشنیده
کامنت ها