گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:جان ندارد بی لب شیرین جانان لذتی بی عزیزان نیست عمر نازنین را لذتی

❈۱❈
جان ندارد بی لب شیرین جانان لذتی بی عزیزان نیست عمر نازنین را لذتی
بر سر من کس نمی‌آید به پرسش جز خیال جز خیالش کس ندارد بر سر من منتی
❈۲❈
شربت قند لبش می‌سازد این بیمار را کو لب او تا مرا از قند سازد شربتی؟
از غم تنهایی آمد جان شیرین نزد لب تا بیادش هر دو می‌دارند با هم صحبتی
❈۳❈
حسرتی دارم که بینم بار دیگر روی یار گر درین حسرت بمیرم دور از ازو وا حسرتی
در درون دارم خروشی ای طبیبان پرسشی در سفر دارم عزیزی ای عزیزان همتی
❈۴❈
آن همایون عید من یک روز خواهد کرد عود جان کنم قربان گرم روزی شود این دولتی
می‌فرستم جان به پیشش کاشکی این جان من داشتی در حلقه زلفش به مویی قیمتی
❈۵❈
غیبتی کردند بدگویان به باطن زین جهت یک دو روزی کرد از سلمان به ظاهر غیبتی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۴۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سید محسن
2019-12-23T20:31:30
....گر در این حسرت بمیرم دور ازو واحسرتی----درست است