گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:خنک صبا که ز زلفش، خلاص یافت نفسی صبا فدای تو بادم، برو که نیک بجستی

❈۱❈
خنک صبا که ز زلفش، خلاص یافت نفسی صبا فدای تو بادم، برو که نیک بجستی
غلام قامت آن لعبتم که سرو سهی را شکست قد بلندش، به راستی و درستی
❈۲❈
بیا و عهد ز سر گیر، ای نگار اگر چه هزار عهد ببستی، چو زلف و باز شکستی
ز زلف و چشم تو من دوش داشتم گله‌ای چند نگفتم و چه بگویم حکایت شب مستی
❈۳❈
تو تا حدیث نکردی، مرا نگشت محقق که چون پدید شد از نیستی لطیفه هستی؟
مرا تو عین زلالی، ولی گذشته ز فرقی مرا تو تازه نگاری، ولی برفته ز دستی
❈۴❈
به نور دیده سزاوار آنکه روی تو بیند تو لطف کردی و دردی به مردمان ننشستی
ز عهد سست و دل سخت توست ناله سلمان تو نیز خوی فرا کن، دلا به سستی و سختی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۵۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سید محسن
2019-12-23T20:35:36
.....تو لطف کردی و در دیده مردم ننشستی---با معنا تر است