گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:سوز تو کجا گیرد، در خرمن هر خامی؟ مرغ تو فرو ناید، ای دوست به هر بامی

❈۱❈
سوز تو کجا گیرد، در خرمن هر خامی؟ مرغ تو فرو ناید، ای دوست به هر بامی
مرد ره سودایت، صاحب قدمی باید کان بادیه را نتوان، پیمود به هر گامی
❈۲❈
بد نام ابد کردم، خود را و نمی‌دانم درنامه اهل دل، نیکوتر ازین نامی
از عشق تو زاهد را دم گرم نخواهد شد زیرا که بدان آتش هرگز نرسد خامی
❈۳❈
دیوانه دلی دارم، کارام نمی‌گیرد جز بر در خماری، یا پیش دلارامی
از تو نظری سلمان، می‌دارد و می‌شاید درویشی اگر خواهد، از پادشه انعامی
❈۴❈
لب را به سخن بگشا، زیرا که ندارد دل غیر از دهنت کامی، و آنگاه چه خوش کامی
آغاز غمت کردم، تا چون بود انجامش این نیست از آن کاری، کان را بود انجامی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۷۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها