گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:هزارت دیده می‌بینم که می‌بینند هر سویی دریغ آید مرا باری به هر چشمی چنان رویی

❈۱❈
هزارت دیده می‌بینم که می‌بینند هر سویی دریغ آید مرا باری به هر چشمی چنان رویی
چو کار افتاد با بختم نهفتی روی و موی از من به بخت من ز مستوری فرو نگذاشتی مویی
❈۲❈
نمی‌ارزد بدان خونم که ساعد را بیازاری تو بنشین و اشارت کن به چشمی یا به ابرویی
من آن باشم که بر تابم عنان از دست تو حاشا! همه خلق جهان سویی اگر باشند و من سویی
❈۳❈
خطا می‌دانم و آهو به آهو نسبت چشمت که چشم شیر گیر تو ندارد هیچ آهویی
سگان کوی تو دایم به جستجوی خون من همی پویند و می‌بویند خاک هر سر کویی
❈۴❈
ازان می در قدح خندد که می را هست از ورنگی ازان گل بی‌وفا باشد که در گل هست ازو بویی
ز سر می‌خواهم از بهر تو گویی بر تراشیدن ولی چوگان تو سر در نمی‌آرد به هر گویی
❈۵❈
دعا گوی تو بسیارند و سلمان از همه کمتر ولی چون این دعا گویت بود کمتر دعاگویی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۸۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

طاهر
2015-12-15T01:30:50
ازان می در قدح خندد که می را هست "ازو" رنگیدر این مصرع مشکل املائی پیش اومده.
مجتبی خراسانی
2015-02-04T11:08:42
احسنت دست مریزادتشکر از فرمایشتاناهو عیب و نقص
میراسماعیل سیدعلیزاده
2012-01-04T16:08:24
شاعر دراین بیت: خطا می‌دانم و آهو به آهو نسبت چشمت که چشم شیر گیر تو ندارد هیچ آهوییشاعر با واژه( آهو)بسیار عالی بازی کرده است که حیفم آمد توضیحی نداده باشم البته به اساتیدم درس پس می دهم:درمصرع اول واژه اولی به معنی گناه و تقصیر و عیب است و واژه دوم به معنی غزال همان جانور معروف می باشد . درمصراع دوم کلمه آهو به هر دو معنی ایهام دارد. (آهو) از ریشه پهلوی می باشد: آ(حرف نفی و تضاد است)+هو(خوب)=ضدخوب