گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:نه ز احوال دل بی‌خبرانت، خبری است نه به سر وقت جگر سوختگانت، گذری است

❈۱❈
نه ز احوال دل بی‌خبرانت، خبری است نه به سر وقت جگر سوختگانت، گذری است
گفته‌ای، باد صبا با تو بگوید، خبرم این خبر پیش کسی گو، که شبش را سحری است
❈۲❈
بر سرم آنچه ز تنها و فراقت، شبها می‌رود با تو نگویم، که در آن دردسری است
نظر من همه با توست، اگر گه گاهی نکنم دیده به سوی تو درآنم، نظری است
❈۳❈
ای دل از منزل هستی، قدمی بیرون نه به هوای سر کویش، که مبارک سفری است
هر که خاک کف پایت نکند، کحل بصر اعتقاد همه آن است که او بی بصری است
❈۴❈
تو برآنی که بود جز تو کسی سلمان را او بر آن نیست که غیر از تو به عالم، دگری است

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها