گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:می‌کشم دردی که درمانیش، نیست می‌روم راهی که پایانیش نیست

❈۱❈
می‌کشم دردی که درمانیش، نیست می‌روم راهی که پایانیش نیست
هر که در خم خانه عشق تو بار یافت برگ هیچ بستانیش نیست
❈۲❈
بندگان دارد بسی سلطان غم لیک چون من بند فرمانیش نیست
هر که جان در ره جانانی نباخت یا ز دل دورست یا جانیش نیست
❈۳❈
خود دل مجموع، در عالم که دید کز عقب آه پریشانیش نیست
چشم ترکت کو سیه دل کافری است هیچ رحمی، بر مسلمانیش نیست
❈۴❈
چشم آن انسان که عاشق نیست هست راست چون عینی که انسانیش نیست
هر که چون سلمان به زلف کافرت نیستش اقرار، ایمانیش نیست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

mareshtani
2009-11-13T18:07:55
mesraje awale beide sowome(bandagan)mesraje dowome hamin beid(bandefarman)bajadbashad---پاسخ: در مصرع اول در مورد «بندگان» من اشکال نفهمیدم که چیست. در مصرع دوم «بنده فرمانیش» با «بند فرمانیش» به پیشنهاد شما جایگزین شد.
mareshtani
2009-11-13T18:40:00
maurede awal ba fathe dal talaffos shawad eshkal nadarad