گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سلمان ساوجی:به نام خدایی که با تیره خاک بر آمیخت این جوهر جان پاک

❈۱❈
به نام خدایی که با تیره خاک بر آمیخت این جوهر جان پاک
چو با یکدگر کردشان آشنا دگر بارشان کرد از هم جدا
❈۲❈
که دانست کان آشنائی چه بود؟ پس از آشنائی جدائی چه بود؟
درین پرده کس را ندادند بار نمی‌داند این راز جز کردگار
❈۳❈
به بوئی که در نافه افزون کند بسی آهوان را جگر خون کند
صدف تا کند دانه در پدید بسی شور و تلخش بباید چشید
❈۴❈
بر افراخت نه پرده لاجورد ده و دو مقام اندر و راست کرد
بهر پرده و هر مقامی که ساخت یکی را زد و دیگری را نواخت
❈۵❈
شکر را زنی خانه‌ای بر فراخت گره کاری و بند گیریش ساخت
مگس خواست حلوائی از خوان او عسل آیتی گشت در شان او
❈۶❈
خداوند هفت آسمان و زمین زمین گستر و آسمان آفرین
ز خورشید مه را جدائی دهد شب و روزشان روشنائی دهد
❈۷❈
نپرسی چرا اختر و آسمان شب و روز گردند گرد جهان؟
مپندار کین بی سبب می‌کنند خداوند خود را طلب می‌کنند
❈۸❈
نمی‌گنجد او در تمنای تو تو او را بجو کوست جویای تو
گل ما بنا کرده قدرتش دل ما سرا پرده عزتش
❈۹❈
به نورش دو چشم جهان ناظر است از آن نور مردم شده ظاهر است
خداوند چار و دو و سه یکی است بماند شش و چار و نه اندکی
❈۱۰❈
به مسمار هفت اخترش دوخته فلک حلقه‌ای بر درش دوخته
به حکمت رسانیده است آن بدین روان ز آسمان و تن از زمین
❈۱۱❈
فزون از زمین است تا آسمان تفاوت مر این هر دو را در میان
دگر بارشان کرد از هم جدا دو بیگانه با هم شدند آشنا
❈۱۲❈
که آن از گل تیره است این ز نور ز تن تا به جان نسبتی هست دور
به زاری و حسرت جدا می‌شوند چو با یکدگر آشنا می‌شوند
❈۱۳❈
نمی‌بودشان کاشکی اتصال چون جان را و تن را چنین بود حال

فایل صوتی فراق نامه بخش ۱ - فراقنامه

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مجتبی خراسانی
2015-02-04T12:30:45
سلامشامل هزار بیت است در ذکر محبت میان سلطان اویس و بیرام شاه که پسر خواجه مرجان است و مرگ او در گیلان و فراقی که از این راه میان اویس و او افتاد.والسلام
سید مجید همایونی
2016-05-12T10:02:31
خداوند چار و دو و سه یکی است...منظور شاعر از این مصرع ائمه معصومین علیهم السلام میباشد که عبارتند از چهار علی (علی بن ابیطالب، علی بن الحسین زین العابدین، علی بن موسی الرضا، و علی بن محمد الجواد) و دو حسن (حسن بن علی المجتبی و حسن بن علی العسکری) و سه محمد (محمد بن علی الباقر، محمد بن علی الجواد و محمد بن حسن المهدی)
سید مجید همایونی
2016-05-12T10:04:24
لطفاً اگر درباره منظور شاعر از مصرع:بماند شش و چار و نه اندکیاطلاعی دارید درج بفرمائید . ممنونم.
ناشناس
2010-11-26T22:36:38
مصرع نخست بیت دوم «یکدیگر» به «یکدگر» بدل شود.---پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
ناشناس
2010-11-26T22:35:25
بیت دوم مصراع اولچو با یکدیگر کردشان آشناباید تبدیل شود به:چو با «یکدگر» کردشان آشنا
محسن
2013-11-28T05:41:47
در بیت 18 مصرع 2 "اندکی" به "اندکیست" تبدیل شود.
علیرضا قادری
2019-02-17T20:35:15
درودمصرع آخر چون به چو تبدیل شودبیت یکی مانده به آخریکدیگر تبدیل شود به یکدگرودر بیت قبل ازآنکه آن از گل تیره ست این است نور صحیح استبا تشکر
علیرضا قادری
2019-02-17T20:41:38
خداوند چار و دو و سه یکی بماند شش و چار و نه اندکی
ali mirzaali
2021-10-08T12:59:42.8089999
در بیت 24 " یکدیگر " باید به " یکدگر " تغییر پیدا کند