صامت بروجردی:افراخت علم پادشه گل به چمن باز فردوس صفت گشت همه تل و دمن باز
❈۱❈
افراخت علم پادشه گل به چمن باز
فردوس صفت گشت همه تل و دمن باز
بلبل به چمن شور در افکنده چون من باز
باد سحری آمده در ملک ختن باز
❈۲❈
وز مشک ختن کرده جوان دیر کهن باز
گلزار و گلستان همه شد احمر و ارقط
برخیز ز جا ساقیکا چیست تعلل
بردار نوا مطربکا چند تحمل
❈۳❈
می ده به قدح ساقیکا چیست تسلسل
هی ساز نماز مطربکا نغمه چو بلبل
بی عیش و طرق حیف بود وقت گل و مل
کو ساقی و کو ساغر و کو مطرب و بربط
❈۴❈
از قعهده سر کرده غزل کبک به کهسار
وز باغ رسد ناله قمری به غم سار
اندر شکرستان شده طوطی شکر خار
چون بلبل شوریده خوش آهنگ به گلزار
❈۵❈
سارنج چو ععق بودش شور و نواکار
از سره و سرخاب شنو طنطنه بط
در فیض کف ابر ببین بخش بیحد
کز جوهری قدرت خود قادر سرمد
❈۶❈
پر کرد مر این حقه اغبر ز زبرجد
یاقوت و در و لعل و گهر زمرد و بسند
حق باد نگهدار جهان از نظر بد
از مند مطرا شد و از بس که منشط
❈۷❈
سوسن چو من اندر چمن حمد الهی
گویاست به شکر نعم نامتناهی
آن شاه که بخشد به جهان افسر شاهی
هر ذره به جود و کرمش داد گواهی
❈۸❈
چتر شبهی افراشته از ماه به ماهی
خلاق سفید و سیه و پیر و محطط
اکنون زنم از نعت رسول عربی دم
گویا شوم از مدحث پیغمبر اکرم
❈۹❈
مقصود ز ایجاد همه عالم و آدم
بدر ز من و صدر رسولان مکرم
با واو وجودش شده چون میم عدم خم
شد عالم ایجاد یکی قطره از آن شط
❈۱۰❈
بر نعت نبی مدح علی باز کنم وصل
از بعد پیمبر جو وصی است بلافصل
از رحمت دادار دو شاخند ز یک اصل
از مدحت او چار کتابست به یک فصل
❈۱۱❈
اسلام ز صمصامش پاینده شد و حصل
نی ممکن و نی واجب بل آمده اوسط
پس حضرت زهرا گل گلزار نبوت
آن کوست به بیدای جهان لاله رحمت
❈۱۲❈
آن سرو چمان چمن عفت و عصمت
خورشید حیا شمع شبستان امامت
گر او نبود شافعه روز قیامت
پس خامه تقدیر به جرم که کشد خط
❈۱۳❈
زان بعد حسن عامر معموره تعلیم
سبط نبی و سر نبی معدن تحلیم
اول سخن حرمت و دیباچه تحریم
مجموعه والایی و مقصوره تعظیم
❈۱۴❈
پا تا بسر اندر ره حق آمده تسلیم
در صبر از آن روز ز خدا یافته سر خط
از بعد حسن هست حسین سید اخیار
آرام دل فاطمه و احمد مختار
❈۱۵❈
شمع شهداء نور هدی حامل اسرار
مقصود ز ایجاد بهشت و غرض نار
قندیل ملک را همه در بارگهش بار
جبریل امین را در او منزل و مهبط
❈۱۶❈
پس سید سجاد که از فرط تهجد
شد ختم بر او نامه توفیق و تعبد
در زهد بود سرور اقلیم تزهد
قائم به قیام و به قعود و به تشهد
❈۱۷❈
با نفس همه عمر به خصمی و تجاهد
بر دیده شیطان ز عبادت زده مشرط
پس مخزن علم نبوی حضرت باقر
از لوث معاصی چو پدر طیب و طاهر
❈۱۸❈
بر شرع نبی از دل و جان حافظ و ناصر
دانای علوم و حکم باطن و ظاهر
از تیغ زبان بر همه کس قالب و قاهر
وز سابقه بر هر چه سلیطه است مسلط
❈۱۹❈
س جعفر صادق لقب آل محمد
شمس فلک قدر و گل گلشن احمد
چون والد خود ماجدود چون جد خود امجد
در مرتبه نور نظر ابیض و اسود
❈۲۰❈
پنهان به طواف در او شاهی سرمد
مفتاح یقین داعی دین ماهی مسقط
زان بعد بود موسی کاظم که کظیم است
همروی کلام الله و همنام کلیم است
❈۲۱❈
در انفس و آفاق قوام است و قدیمست
احیا چومسیحا ز دمش عظم رمیم است
حادث بود اما بنظر مثل قدیم است
نی نی قدم اینجا غلط است و حدث اغلط
❈۲۲❈
اکنون بسرایم سخن از قبله هفتم
هرچند که بیرون بود از فکر و توهم
در وادی عقلش شده عقل عقلا کم
آری چه فزاید اثر قطره بقلزم
❈۲۳❈
از مدح رضا بست خرد لب ز تکلم
ختم سخن از مدح جنابش شده احوط
اکنون بتقی باز کنم دست تضرع
ظاهر کنم از دوستش رسم تشیع
❈۲۴❈
دارای سخامندی و کالای تمتع
ملک و ملک از هیبتش ایمن ز تزعرع
از کف جوادش شده بنیاد تبرع
در محکهاش پیر خرد طفل مقمط
❈۲۵❈
زان بعد نقی شمه ایوان نقابت
آن در گرانمایه دریای سخاوت
در حل عقود است چو احمد به کذاوت
در جهد جهود است چو حیدر به قضاوت
❈۲۶❈
مهرش مطلب از دل پر بغض و قساوت
او را چه کند مبغض مجهول مخبط
دیگر حسن عسگری آن شاه فلک جاه
کش عسگر نصرب بود از ماهی تا ماه
❈۲۷❈
قطب فلک حشمت منصور من الله
جبریل امینش شرف حاجب درگاه
در ملک عبودیت و در کون و ملکان شاه
بر کسوت وی همت وی آمده مخیط
❈۲۸❈
پس حضرت حجه خلف صدق پیمبر
دلبند علی فاطمه عصمت حسنین فر
سجاد سخا جان و دل باقر و جعفر
چون موسی و مانند رضا سید و سرور
❈۲۹❈
همشان نقی و تقی و همسر عسکر
(صامت) به امامت بنما ختم مسمط
کامنت ها