صامت بروجردی:مه شعبان گذشت و گشت عیان پیک ماه مبارک رمضان
❈۱❈
مه شعبان گذشت و گشت عیان
پیک ماه مبارک رمضان
ای غزل خوان من غزل بر خوان
غزلی تازه و بما مستان
❈۲❈
شو بر غم حسود باده گسار
کو چنان عمر و کوچنان اقبال
که دگر باره در مه شوال
ز غم روزگار فارغ بال
❈۳❈
به نشینیم خسرم و خوشحال
صوم خود راز میکنیم افطار
دو سه روزی به روزه مانده که باز
خم شود قامتم ز بار نماز
❈۴❈
حالیا از پی کلوخ انداز
ساغر می به گردش آواز باز
تاز کار افکنی مرا یک بار
آن چنان مست کن مرا از می
❈۵❈
که شود صوم من به مستی طی
می به ساغر بریر پی در پی
با دف و عود و به ربط و بانی
بابم وزیر چنگ و موسیقار
❈۶❈
نه میدخت رز بود غرضم
که برد جوهر و نهد عرضم
سستی آرد به درک ما فرضم
کاهد از صحت و ده مرضم
❈۷❈
جای اقبال آورد ادبار
خواهم از آنمیی که کرده خدا
وصف او را به لیله الاسری
عارف و عامی از طریق وفا
❈۸❈
کرد تفسیر او خدا به خدا
به می حب حیدر کرار
علت غائی جهان وجود
مایه اعتبار بود و نبود
❈۹❈
هر وجودی ز جود او موجود
بنده پاک حضرت معبود
وصی خاص احمد مختار
چمن آرای گلشن وهاب
❈۱۰❈
زینت افزای منبر و محراب
شرف خاک و باد و آتش و آب
باعث رتبه اولوا الالباب
مردم دیده اولواالابصار
❈۱۱❈
موج دریای قدرت احدی
ثمر نخل هیئت صمدی
نمت خوان نعمت ابدی
تحفه زاکیات لم یلدی
❈۱۲❈
باد دایم به آنجناب نثار
ای ولی خدا خدایی کن
یعنی از غیب خود نمایی کن
در جهان کار کبریایی کن
❈۱۳❈
از محبان گرهگشایی کن
روبهان جمله گشته شیر شکار
کربلا بر حسینت ای سرور
تنگ شد آن قدر رجور قدر
❈۱۴❈
که لب خشک با دو دیده تر
شد ز شمشیر شر دون بیسر
دادرس بهر وی نبد دیار
هرچه گفت ای ستمگران رحمی
❈۱۵❈
میدهم بهر آب جان رحمی
کس چو من نیست در جهان رحمی
که به دشمن برد امان رحمی
سنگ خون گرید از چنین گفتار
❈۱۶❈
لیک بر شمر دون نکرد اثری
گرچه آهش بسوخت هر جگری
یا علی گر تو داشتی خبری
همچو (صامت) مدام نوحهگری
❈۱۷❈
بود کار تو تا به روز شمار
کامنت ها