صامت بروجردی:چنین فرمود آن شاهنشه دین شفیع المذنبین ختم النبیین
❈۱❈
چنین فرمود آن شاهنشه دین
شفیع المذنبین ختم النبیین
که چون گردد صباح روز محشر
بپا میزان عدل حی داور
❈۲❈
بیاید بنده از جرم دربند
به دیوان خانه عدل خداوند
ندا آید بدو کای بنده من
ز عصیان سر بزیر افکنده من
❈۳❈
گناهان تو میآید به یادت
که آتش افکند اندر نهادت
چه کردی در فلان روز و فلان شب
نیندیشیدی از پایان مطلب
❈۴❈
به عالم بیوفاییها نمودی
ز درگاهم جداییها نمودی
شمارد حق چنانیک یک گناهش
کند از هر رگناهی دل تباه
❈۵❈
حجاب از کار آن بد کار گیرد
ز جرمش سر به سر اقرار گیرد
رسد تا بر گناهی کز قباحت
رسیده تا بسر حد فضاحت
❈۶❈
نماند طاقت نطق و بیانش
زبانش لال گردد در دهانش
ندا آید که ای بدکار چونی
متاع معصیت دربار چونی
❈۷❈
نمیترسیدی آن روز از عذابم
نمیگویی چرا اکنون جوابم
چنین گوید که ای پروردگارم
چه گویم شرمسارم شرمسارم
❈۸❈
سر شرمندگی در پیش دارم
حیا از کردههای خویش دارم
ندا آید که تو با آن لئامت
حیا کردی ز ممن با این کرامت
❈۹❈
من اولی در خیایم گر رحیمم
گنهبخش و خطاپوش و کریمم
گذشتم از همه جرم و گناهت
ببخشیدم تو را بر این حیایت
❈۱۰❈
بیا (صامت) دگر رو با خدا کن
گنه تا کی برو دیگر حیا کن
حیا دارد ثمرها جاودانی
حیا را پیشه کن تا میتوانی
کامنت ها