گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صامت بروجردی:ای خوش آن روز که دل به هر غمت جایی داشت سر سودازده با مهر تو سودایی است

❈۱❈
ای خوش آن روز که دل به هر غمت جایی داشت سر سودازده با مهر تو سودایی است
هر چه سوز دلم از درد فراقت غم نیست کاشکی شام غمت و عده فردایی داشت
❈۲❈
گفت از دامن مقصود مکش دست ای کاش دل شوریده من تاب و توانای داشت
خانه بر دوش کسی یاد ندارد چون من باز مجنون به جهان گوشه صحرایی داشت
❈۳❈
هر کجا رفتم اگر کعبه و گر بتکده بود دیدم از زلف تو یک سلسله برپایی داشت
روز و شب در قفس سینه دلم ناله کند آه اگر رخنه از بهر تماشایی داشت
❈۴❈
کور خوانده است مراز اهد مغرور ای کاش سود خود دیدی اگر دیده بینایی داشت
هر قدم در ره عشقت که نهادم دیدم خسته و مانده چه من آبله برپایی داشت
❈۵❈
عاقبت دست تقاضای قضا برهم زد هر کجا دید کسی عیش مهیایی داشت
(صامتا) هر که من و عیش مرا دید به خویش گفت ای کسی که جا بر لب دریایی داشت

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سید محسن
2019-10-20T15:09:47
ای خوش آن روزی که دل بهر غمت جائی داشت---هر چه سوزد دلم از درد فراغت غم نیست---اه اگر رخنه ائی از بهر تماشائی داشت----خسته ومانده چو من آبله بر پائی داشت----اخرین مصرع نیز دارای اشکال است