گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صامت بروجردی:در این ویران سر بی‌جا کسی منزل نمی‌گیرد اگر گیرد کسی مجنون بود عاقل نمی‌گیرد

❈۱❈
در این ویران سر بی‌جا کسی منزل نمی‌گیرد اگر گیرد کسی مجنون بود عاقل نمی‌گیرد
نمی‌پاشی چرا از مخزن دل اشک گلناری جز این یک میوه باغ زندگی حاصل نمی‌گیرد
❈۲❈
دلم دایم به ترک آرزوی غیر می‌کوشد چرا پس خود دمی از آرزوها دل نمی‌گیرد
به آسایش دلم الفت نمی‌دارد عجب دارم که این کشتی ز بدبختی به خود ساحل نمی‌گیرد
❈۳❈
به اوضاع جهان مایل شدن اندازه دارد مسافر کار را چندان به خود مشکل نمی‌گیرد
به تقوای فقیه شهر می‌خندند نادان چرا پس کامل ما عبرت از جاهل نمی‌گیرد
❈۴❈
اگر این است اوضاع جهان (صامت) که من بینم کسی من بعد از این غیر از ره باطل نمی‌گیرد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۳۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها