صامت بروجردی:کسی که در صف مستان به احتراز نشیند چه قابل است که در بزم اهل راز نشیند
❈۱❈
کسی که در صف مستان به احتراز نشیند
چه قابل است که در بزم اهل راز نشیند
بپای خیز و در این شهر غارت دل و دین کن
تو را که گفت نشین تا که فتنه باز نشیند
❈۲❈
سعادت ابدی چون نوشته بر پیر تیرت
بهر دلی که نشیند بگو به ناز نشیند
همای عشق چون آگاه بود ز سلطنت فقر
همیشه بر سر رندان پاکباز نشیند
❈۳❈
محبت است که باید چو روح از تن محمود
برون شود بسر طره ایاز نشیند
به هر طرف نکند جلوهگر جمال تو از چیست
گهی بدیر و گهی بر در حجاز نشیند
❈۴❈
دگر مگوی ز زلفش که دام جمله دلهاست
کزین مقدمه (صامت) سخن دراز نشیند
کامنت ها