گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صامت بروجردی:پیش از آنی که محبت به جهان باب نبود دل ما بود که آسوده از این باب نبود

❈۱❈
پیش از آنی که محبت به جهان باب نبود دل ما بود که آسوده از این باب نبود
شده پرخون اگر از نام جدایی چه کنم تاب زین بیش دگر بر دل بی‌تاب نبود
❈۲❈
نظر حسرت ما کرد دل خنجر آب ورنه تقصیر ز بی‌رحمی قصاب نبود
رقص‌کردن بدم تیر می‌خواست دلم ورنه اسباب طرب این همه نایاب نبود
❈۳❈
سحر چشم سهمیت کرد گران خواب او را اینقدر بخت من غمزده در خواب نبود
ما که با دست تهی پشت به دنیا کردیم لازم این همه زینب و اسباب نبود
❈۴❈
(صامتا) در بر من ذوق عجیبی دارد این غزل گرچه پسندیده احباب نبود

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۴۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مهرداد
2020-04-10T19:52:10
به نظر من این مصرع همخوانی ندارد(رقص‌کردن بدم تیر می‌خواست دلم)لازم این همه زینت و اسباب نبود__درست است
سید محسن
2019-10-21T01:53:45
سحر چشم سیهت کرد گرانخواب اورا----درست است