گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صامت بروجردی:من نمی‌گویم چرا با دوستانت کین بود خود بگوی ای نازنین شرط محبت این بود

❈۱❈
من نمی‌گویم چرا با دوستانت کین بود خود بگوی ای نازنین شرط محبت این بود
حال دل‌های شهیدان غمت از لاله پرس کوس راپایش ز داغ دوستی رنگین بود
❈۲❈
تیر تو نگذاشت دیگر آرزویی در دلم منت از وی تا قیامت بر دل خونین بود
زیر تیغت گر که خندیدم عجب ناید تو را آب شمشیرت زبس ای نوش لب شیرین بود
❈۳❈
خوش رسیدی وقت مردم بر سرم آری خوشست شمع رویت جانسپاری را که در بالین بود
بس بود افسوس قاتل بهر قتلم خونبها گر ترا ای شوخ رحمی بر دل سنگین بود
❈۴❈
دستها را از تاسف بهر (صامت) رنجه کن گریه از شمع لازم بهر درد دین بود

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۴۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سید محسن
2019-10-21T01:59:23
کو (سرا پایش) زداغ دوستی رنگین بود--- خوش رسیدی وقت مردن بر سرم آری خوشست---درست است