صامت بروجردی:باز آراسته بینم صف مژگان تو را عزم غوغا بود آن نرگس فتان تو را
❈۱❈
باز آراسته بینم صف مژگان تو را
عزم غوغا بود آن نرگس فتان تو را
کاش آید مه کنعان و ببیند در بند
بس جو خود بی سر و پاطره افشان تو را
❈۲❈
دعوی حسن به یوسف نشدی راست به مصر
گر نکردی وطن آن چاه ز نخدان تو را
حق نعمت نشناسد بر اهل بصر
هر که از دیده برآرد بر پیکان تو را
❈۳❈
آشیانی نشدش یافت ز دل بر سر دل
موبه موست چو دل زلف پریشان تو را
نرساند به لبش جام تجلی می عشق
هر که نازد به نظر گردش چشمان تو را
❈۴❈
به تامل چه کشی تیغ به قتل (صامت)
خونبها نیست صف حشر شهیدان تو را
کامنت ها