گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صامت بروجردی:از قفس راندی و گفتی روز که آزادی دگر تا مرا سازی اسیر دام صیادی دگر

❈۱❈
از قفس راندی و گفتی روز که آزادی دگر تا مرا سازی اسیر دام صیادی دگر
بهر من آسودگی در بند بهتر حاصل است تا نیفتد دیده‌ام بر سرو آزادی دگر
❈۲❈
با همه سرعت مگر چون من به زلفت شد اسیر گرنه از کویت وزان نبود چرا بادی دگر
دوش اسم دانه خال تو آمد بر زبان نشنوم از مرغ دل امروز فریادی دگر
❈۳❈
نیر بر چشمم زن و چشم خود از بیگانه بند کشته خود را مده بر دست جلادی دگر
از وفا نبود که شیرین بعد مرگ کوهکن دل نهد بر عشقبازی‌های فرهادی دگر
❈۴❈
(صامتا) دس ادبیت داده این طلب اللسان می مجو این رتبه از تادیب استادی دگر

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۵۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سید محسن
2019-10-21T02:07:42
از قفس راندی و گفتی رو که آزادی دگر----تیر بر چشمم زن و چشم خود از بیگانه بند---درست است