گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صامت بروجردی:دلی کز عشق مفتون نیست یا رب پر ز خونش کن ز اقلیم محبت خسته و حیران برونش کن

❈۱❈
دلی کز عشق مفتون نیست یا رب پر ز خونش کن ز اقلیم محبت خسته و حیران برونش کن
سری کز غمزه لیلی و شت ناگشته سودایی چون مجنون خوار و سرگردان به صحرای جنونش کن
❈۲❈
اگر چون بیستون بار غمت اندر دلی نبود بسان خیمه بی‌خانمان و بی‌ستونش کن
نمی‌گویم شرار عشق خود از سینه‌ام کم کن چو می‌خواهی بسوزی هر چه بتوانی فزونش کن
❈۳❈
مروت نیست مرغی در قفس عمری بسر بردن اسیر خویش را گاهی به گلشن رهنمونش کن
هر آن کس از طریق دوستی در منع ما کو شد چو بخت خویش در چاه ندامت سر نگونش کن
❈۴❈
زرنگ زرد و اشک سرخ (صامت) حال او بنگر ز درد دوری خود از برون سیر درونش کن

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۶۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها