گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صامت بروجردی:نمی‌دانم شب هجر تو را باشد سحر یا نه دل گمگشته‌ام آخر وطین بیند دگر یا نه

❈۱❈
نمی‌دانم شب هجر تو را باشد سحر یا نه دل گمگشته‌ام آخر وطین بیند دگر یا نه
ز جوی دیده دادم آب شمشاد قد سروت که تا یک روز از رفتار او بینتم ثمر یا نه
❈۲❈
نه اشک است و نه خون جانان کو بر دیده‌ام بنگر ببین از هجر رویت دل برون آورده سر یا نه
گر از کویت گی آید ببوسم دست و پایش را ببینم از برای قتل من آردخبر یا نه
❈۳❈
میان عاشقان دزدیده بر روی تو حیرانم ببین گاهی کنی سوی من مسکین نظر یا نه
ز یک تیرت بی‌پروا از کویت یک پری دارم زنی بهر پر دیگر مرا تبر دگر یا نه
❈۴❈
در آن آه آهی که از کامم برآید نیمه شب (صامت) نمی‌دانم به جز لب سوختن دارد اثر یا نه

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۶۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مهرداد
2020-04-10T20:16:49
گر از کویت کسی آید ببوسم دست و پایش را __درست است
سید محسن
2019-10-30T02:03:44
دل گمگشته ام آخر وطن بیند دگر یا نه----که تا یک روز از رفتار او بینم ثمر یا نه-زیک تیرت بی پرواز از کویت پری دارم--- درست است