صامت بروجردی:رخت را ماه میگفتیم اگر مه داشت پیرایه قدت را سرو میگفتیم نبود ار سرو را سایه
❈۱❈
رخت را ماه میگفتیم اگر مه داشت پیرایه
قدت را سرو میگفتیم نبود ار سرو را سایه
نزاده دایه امکان دگر طفلی بدین خوبی
تعالیالله ار این طفل و هزار احسن بر این دایه
❈۲❈
به فال وصل بگشودم نقاب از مصحف رویت
ز بسمالله ابرویت درآمد اول آیه
نهادم دل به ابرویت که از کشتن شوم ایمن
ندانستم که با ترکان چشمت گشته همسایه
❈۳❈
دهد بر باد آب دیده خاک هستی ما را
بلی ویران شود آن خانه کابش هست در پایه
طمع از وصل ببریدم چو روی خوب تو دیدم
ندارد نقد جان قدری و حسن تو گرانمایه
❈۴❈
به بازار محبت باختی (صامت) دل و دین را
عجب در عشق خوبان شد نصیب سود و سرمایه
کامنت ها