صامت بروجردی:خواهر برو برو که خدا باد یار تو ایزد رسد به درد دل داغدار تو
❈۱❈
خواهر برو برو که خدا باد یار تو
ایزد رسد به درد دل داغدار تو
خواهر برو که درد و غم از کوفه تا به شام
در هر قدم نشسته کشد انتظار تو
❈۲❈
خواهر برو که کعب نی و چوب اشقیا
آماده گشته از پی جسم نزار تو
خواهر برو که آه یتیمان در بدر
باشد چراغ عقل به شبهای تار تو
❈۳❈
خواهر برو که بر طبق خودزنان شام
خاکستری گرفته ز بهر نثار تو
بنمود پاسبانی من ساربان قبول
گردیده شمر در سفر شام یار تو
❈۴❈
گر با تو همرهی ننمودم ز من مرنج
این بیسری نمنوده مرا شرمسار تو
هر جا شوی سوار چو عباس و اکبرت
شمر و سنان بودند یمین و یسار تو
❈۵❈
بر خاک مانده گر تن من غم مخور سرم
باشد به نیزه در نظر اشکبار تو
جان تو و سکینه و کلثوم و عابدین
نگذار تا روند دمی از کنار تو
❈۶❈
زین چشم اشکبار پس از مرگ (صامتا)
جیحون شود روانه ز خاک مزار تو
کامنت ها