گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صامت بروجردی:فغان که دهر به جز شور و انقلاب ندارد ز ظلم بر شه لب تشنه اجتناب ندارد

❈۱❈
فغان که دهر به جز شور و انقلاب ندارد ز ظلم بر شه لب تشنه اجتناب ندارد
به زیر تیغ حسین با گلوی خشک حسد بین روا به سبط نبی نیم جرعه آب ندارد
❈۲❈
مگر به دشت نجف شیر حق‌کننده خیبر خهبر ز حال حسینش ابوتراب ندارد؟
صبا برو به نجف گوی با پسرعم احمد بیا که زخم حسینت دگر حساب ندارد
❈۳❈
تنی که داشت شرف بر جهان عرش ملایک ببین که سایه بجز تاب آفتاب ندارد
تنی که بود مقامش به دوش پیغمبر کفن به جسم خود اندر سر تراب ندارد
❈۴❈
صبا برو به مدینه بگو به حضرت زهرا بیا که زینب بی‌کس به رخ نقاب ندارد
بیا ببین که سکینه ز کعب نیزه و سیلی توان و تاب شکایت به نعش باب ندارد
❈۵❈
اگرچه کشتن اکبر ربوده صبر ز لیلا خبر ز بستن بازوی در طناب ندارد
اگرچه ز غم عباس شد کمان قد کلثوم خبر ز شام و دف و بربط و رباب ندارد
❈۶❈
اگرچه فاطمه بنشسته در مصیبت قاسم خبر زرفتن در مجلس شراب ندارد
به روی نیزه سرشار در تلاوت قرآن خبر ز چوب یزید از ره عتاب ندارد
❈۷❈
ز چند لشگر غم صفت‌زده برابر (صامت) دگر به دهر تمنای خورد و خواب ندارد

فایل صوتی کتاب المراثی و المصائب شمارهٔ ۱۶ - و برای او همچنین

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها