صامت بروجردی:ای از ازل ز داغ تو آدم گریسته آدم نه، بلکه جمله عالم گریسته
❈۱❈
ای از ازل ز داغ تو آدم گریسته
آدم نه، بلکه جمله عالم گریسته
تا روز حشر دیده حواست اشکبار
در ماتم تو بسکه دمادم گریسته
❈۲❈
در کشتی مصیبت تو تا نشسته است
نوح نبی ز اشک دمادم گریسته
یکسر خلیل کرده فراموش از ذبیح
در نار ابتلای تو از غم گریسته
❈۳❈
موسی به کوه طور چو یحیی کشیده آه
عیسی به روی دار چو مریم گریسته
کروبیان عالم علوی جدا جدا
با ساکنان عرش معظم گریسته
❈۴❈
اکیل قرب را ز سر افکنده جبرئیل
با خیل قدسیان مکرم گریتسه
کف الخضیب ساخته از خون خود خضاب
هفت آسمان چو نیر اعظم گریسته
❈۵❈
ایوب را عنان تحمل شده ز دست
یعقوب سان به کلبه ماتم گریسته
ایوب را عنان تحمل شده ز دست
یعقوب سان به کلبه ماتم گریسته
❈۶❈
در هر بهار غنچه سوری به گلستان
از یاد لعل خشک تو شبنم گریسته
دشمن به خون نشسته برای تو همچو دوست
بیگانه در غم تو چو محرم گریسته
❈۷❈
خیرالبشر برای علی اکبرت بخلد
تا برنهد به داغ تو مرهم گریسته
اندر مدینه فاطمه و در نجف علی
قلب شکسته و کمر خم گریسته
❈۸❈
هر کس که دید حلق ز خنجر بریدهات
گر خون گریسته به خدا کم گریسته
(صامت) نزار گشته و بهر تو زار زار
هر ساله همچو ماه محرم گریسته
کامنت ها