گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صامت بروجردی:نه چنان گشت خزان گلشن ایمان چمنش که توان یافت نشان از سمن و یاسمنش

❈۱❈
نه چنان گشت خزان گلشن ایمان چمنش که توان یافت نشان از سمن و یاسمنش
تابکی دوست گذاری چقدر خصم نواز بلکه نالم ز تقاضای سپهر و فتنش
❈۲❈
هر زمان پیک غمی می‌رسد از کرببلا که رسد بوی ملالی به شام از سخنش
پیر کنعان شده دل بس که ز هر سو زده صف سپه ناله به پیرامن بیت الحزنش
❈۳❈
محشر آن روز بپا گشت که از ملک حجاز پسر فاطمه در کرب و بلا شد وطنش
خون کنم گریه ز ناکامی نودامادش یا بسوزم ز غم اکبر گل پیرهنش؟
❈۴❈
خاک شد بر اسلام چو بر خاک افتاد قد عباس غضنفر فر لشگر شکنش
بی‌زبان بود علی اصغر و از تیر قضا بنهاد از پر پیکان سخن اندر دهنش
❈۵❈
چو خدنگی ز کماندر قضا خورد چنین که سلامت سر موئی ننهاد از بدنش
آن که بد زینت آغوش نبی پیکر او ماند آخر به سر خاک تن بی‌کفنش
❈۶❈
ای که گفتی ننهادند کفن بر تن او مگر از ضرب سم اسب به جا بود تنش
بعد تاراج از آن شاه سلیمان دربان ماند یک خاتمی آن هم به کف اهرمنش
❈۷❈
(صامت) از زندگی خود به جهان دارد ننگ بس که عرصه به جان تنگ ز درد و محنش

فایل صوتی کتاب المراثی و المصائب شمارهٔ ۵۰ - و له فی المرثیه

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها