صامت بروجردی:کجاست راکبت ای مرکب نکوسیما علی اکبر من کرده در کجا ماوی
❈۱❈
کجاست راکبت ای مرکب نکوسیما
علی اکبر من کرده در کجا ماوی
جوان نو خط و فرزند نو رسم چو نشد
کجا به خاک مکان کرد و غرقه در خو نشد
❈۲❈
برون نیاوری از انتظار جان مرا
نمیدهی خبر اکبر جوان مرا
مرا چرا ز علی اکبرم جدا کردی
جوان نو سفرم را چرا نیاوردی
❈۳❈
گمان نداشتم آنقدر بیوفا باشی
که بیسبب ز علیاکبرم جدا باشی
برای چیست که زین تو واژگون گشته
ز پای تا بسرت از چه غرقه خون گشته
❈۴❈
ز شرم آب اگر اکبرم نیامده است
به برج خیمه ه انورم نیامده است
بگو سکینهام ای نوجوان ز آب گذشت
دگر ز خواهش آب از دل کباب گذشت
❈۵❈
بیا علاج دل دردمند لیلا کن
ز گریه مادر افسرده را تسلی کن
فلک ز کشتن اکبر فزوده داغم را
نموده کور اگر آسمان چراغم را
❈۶❈
مرا رسان ز برای خدا به بالینش
که وقت مرگ ببندم دو چشم حقبینش
بهسوی خیمه رسانم قد رسایش را
کشم ز مهر سوی قبله دست و پایش را
❈۷❈
رسید وقت ز فاق یگانه فرزندم
به خیمه حجله شادی برای او بندم
نموده است ز خون گلو خضابش را
به حجله رفته ببوسد دو دست بابش را
❈۸❈
ز بس که واقعه کربلا غمانگیز است
همیشه دیده (صامت) ز غصه خونریز است
کامنت ها