گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صامت بروجردی:جان برادر، فدای قلب فکارت خوب تسلی دهی به خواهر زارت

❈۱❈
جان برادر، فدای قلب فکارت خوب تسلی دهی به خواهر زارت
از وطنت کوفیان به کوفه کشیدند تا بنمایند جان خویش نثارت
❈۲❈
حال خدنک ستمگری به کمان‌ها آخر دارند جمله قصد شکارت
هر چه نهاد آسمان مرا به جگر داغ از غم مرگ رسول و جد کبارت
❈۳❈
رفت ز دستم برادر و پدر من داشت تسلی دلم ز ماه عذارت
هر که به من می‌رسید گفت که زینب هست حسین گر چه نیست خویش و تبارت
❈۴❈
حال که بینم تو هم به مثل عزیزان شوق شهادت ز دل ربوده قرارت
پیشتر از آنکه همره تو در این دشت آیم و بینم به این بلیله دچارت
❈۵❈
کاش که می‌مردم و ندیمی اینسان بی‌کس و مظلوم و بی‌برادر و یارت
اصغر و عباس و اکبرت همه خفتند بی‌سر و بی‌دست و غرق خون به کنارت
❈۶❈
این همه دشمن در این زمینه بلاخیز کز همه سو بسته‌اند راه فرارت
چون تو روی بعد خویش بر که سپاری دختر کان غریب و زار و نزارت
❈۷❈
من که زنی بیش نیستم چه توان کرد عترت آواره ز شهر و دیارت
همره اطفال تو روم سوی کوفه یا که بمانم برای دفن مزارت
❈۸❈
فخر تو بس (صامتا) به روز قیامت گر که عزادار خود کنند شمارت

فایل صوتی کتاب المراثی و المصائب شمارهٔ ۷۳ - همچنین زبان حال زینب خاتون(ع)

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها