صامت بروجردی:از نفاق فلک و گردش دوران امشب تن صدچاک حسین مانده به میدان امشب
❈۱❈
از نفاق فلک و گردش دوران امشب
تن صدچاک حسین مانده به میدان امشب
ز فلک رخ منما زهره که زهرای حزین
شده از داغ حسین موی پریشان امشب
❈۲❈
آنکه بودی به یتیمان پدر مرده پناه
مانده اطفال وی اندر کف عدوان امشب
کوفه را بزم طرب گرم تماشا دارد
که چراغان شده از آه یتیمان امشب
❈۳❈
پاسبانی به تن سبط پیمبر نبود
مانده در دشت بلا پیکر عریان امشب
نی غلط گفتم باشد به سر بالینش
ساربان و به کفش خنجر بران امشب
❈۴❈
گفتگویی بودش گر به برادر زینب
گو که در مطیع خولی شده مهمان امشب
آه و صد آه که دادن مکان زینب را
بایتیمان حسین گوشه زندان امشب
❈۵❈
غیر خون جگر و لخت دل و اشک بصر
آب و نانی نبود از بهریتیمان امشب
عجبی نیست اگر از ستم ابن زیاد
ملک ایجاد شود یکسره ویران امشب
❈۶❈
کلک (صامت) اگر اینگونه دهد شرح عزا
خلق باید که بشویند دل از جان امشب
کامنت ها