صامت بروجردی:چون دید زینب شمر را به میدان بر سینه شاهنشه شهیدان
❈۱❈
چون دید زینب شمر را به میدان
بر سینه شاهنشه شهیدان
بر سر زد و گفتا به آه و افغان
در نزد ابن سعد نامسلمان
❈۲❈
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
ظالم چگونه میکنی نظاره
کز هر طرف پیاده و سواره
❈۳❈
جسم حسین سازند پارهپاره
از خنجر و تیر و سنان و پیکان
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
❈۴❈
ای بیحیا مگر دلت ز سنگ است
بر عرتت رسول کار تنگ است
کفار را از کرده تو ننگ است
آخر حسین من بود مسلمان
❈۵❈
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
نبود روا کنند یک سپاهی
چندین جفا در قتل بیگناهی
❈۶❈
غیر از حسین نبود مرا پناهی
رحمی نما بر حال این غریبان
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
❈۷❈
این بیگنه سبط پیمبر تست
کامروز دستگیر لشگر تست
در زیر خنجر در برابر تست
زار و غریب و بیمعین و عطشان
❈۸❈
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
از تشنگی رفته ز پیکرش تاب
بر وی بده بهر خدا کفی آب
❈۹❈
او را به وقت مرگ کن تو سیراب
راضی مشو عطشان حسین دهد جان
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
❈۱۰❈
ای کرده راه کفر و کینه را طی
گشته بهار بیکسان ز تو دی
آخر کشیدی بهر گندم ری
خنجر در این صحرا به روی مهمان
❈۱۱❈
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسرو عالی نسب حسین است
هر چند زینب کرد بیقراری
سیل سرشک از دیده کرد جاری
❈۱۲❈
ننمود او را ابنسعد یاری
گفتا چه (صامت) با دل پریشان
ای ابن سعد این تشنه لب حسین است
این خسر عالی نسب حسین است
کامنت ها