صامت بروجردی:امروز بود وقت عزای علیاکبر سوزد دل عام ز برای علیاکبر
❈۱❈
امروز بود وقت عزای علیاکبر
سوزد دل عام ز برای علیاکبر
هر کس که شدی طالب دیدار پیمبر
میکرد تماشای لقای علیاکبر
❈۲❈
گردید مهیای خزان گلشن ایجاد
از داغ قد سرو رسای علیاکبر
تا شام غم از کرببلا بر سر نی بود
جای سر از جسم جدای علی اکبر
❈۳❈
چون جانه فدای شه لب تشنه نمودند
جان همه عالم به فدای علی اکبر
آگاه کسی نیست ز داغ دل لیلی
در کون و مکان غیر خدای علی اکبر
❈۴❈
در کرب و بلا کاش ذبیح الله بودی
تا هدیه کند جان به منای علی اکبر
ذرات دو عالم همه یک جا شد حیران
از دوستی و عهد و وفای علی اکبر
❈۵❈
در راه پدر داد سر و سرور دین شد
احسنت ز صدق و ز صفای علی اکبر
امید شهان در صف محشر همه اینست
سازند مکان زیر لوای علی اکبر
❈۶❈
همخوابه قبر پسر فاطمه گردید
شد قبر حسین قبله نمای علی اکبر
کن گریه که تا کنج شبستان لحد را
روشن کنی از نور و ضیای علی اکبر
❈۷❈
خون دل لیلی که شد از دیده روانه
گردید شب عیش حنای علی اکبر
زینب به تن خود ز محن ساخته صد چاک
پیراهن طاقت چون قبای علی اکبر
❈۸❈
پیوسته به سینه زند از غصه سکینه
در ماریه از کرب و بلای علی اکبر
(صامت) نکند شاهی کونین تمنا
گردد چو سگ کوی گدای علیاکبر
کامنت ها