صامت بروجردی:ای اهل حرم علی اصغر سیر آب شده ز آب آمد
❈۱❈
ای اهل حرم علی اصغر
سیر آب شده ز آب آمد
ششماهه نازپرور من
آسوده ز اضطراب آمد
❈۲❈
او را ز حرم به آه و افغان
بردم دلب تشنه سوی میدان
افسوس که از جفای عدوان
لب تشنه و دل کباب آمد
❈۳❈
چون آَ روان نشد نصیبش
بگرفت عطش ز دل شکیبش
در خدمت مادر غریبش
بیصبر و توان و تاب آمد
❈۴❈
از کوفی شوم بیحمایت
رنجیده ز بس که بینهایت
از حرمله تا کند شکایت
گربان به بر رباب آمد
❈۵❈
از مند که تنشگی کشیده
امید ز زندگی بریده
جان داده و حنجر دریده
در خیمه به صد شتاب آمد
❈۶❈
از چند که به افغان و زاری
کرد از پی آب بیقراری
آخر به گلوی وی بباری
پیکان ز پی جواب آمد
❈۷❈
بگرفت خدنک از سر هوش
او را غم آب شد فراموش
با حلق دریده مست مدهوش
اندر سر دست باب آمد
❈۸❈
اصغر به گلوی پاره پاره
افتاد به فکر گاهواره
ششماهه شهید شیرخواره
برگشته برای خواب آمد
❈۹❈
دردا که سپهر سفله پرور
شد یار یزید شوم ابتر
تا در غم عترت پیمبر
(صامت) که جهان خراب آمد
کامنت ها