صامت بروجردی:اگر دستت رسد با همنشینی دو روزی خلوتی را برگزینی
❈۱❈
اگر دستت رسد با همنشینی
دو روزی خلوتی را برگزینی
گل راحت به کام دل بچینی
خوشا مستی و عشق نازنینی
❈۲❈
نه کیشی و نه آئین و نه دینی
ترا کرده چنان خواب گران مست
که جز خود کس ندانی نیست یا هست
اگر خواهی بلندی پست شو پست
❈۳❈
بترس از زیردستان ای زبردست
که دستی هست در هر آستینی
اگر سلطان اگر شهزاده گر شاه
چو دست چاره شد از دهر کوتاه
❈۴❈
نمیآید به کارت منصب و جاه
ره ما تیره و هر گم صد چاه
نه راه پس نه چشم پیشبینی
چو شد پیمانه پر گر شهد و گرسم
❈۵❈
تو را دولت اگر بیش است وگر کم
دو روز عمر اگر شادی و گر غم
بود آسوده آن کز خلق عالم
نه مهری باشدش در دل نه کینی
❈۶❈
به یک قطره ز دریا کم چه باشد
ز گنجی بذل یک درهم چه باشد
عنایت با گدام یک دم چه باشد
مرا غم از در منعم چه باشد
❈۷❈
زیان خرمنی از خوشهچینی
نمودی عمر صوف اندرز و مال
نشد یک دم که باشی فارغ البال
دو روی هم بپردازی به اعمال
❈۸❈
نمیگردد شراب انگور صد سال
اگر در خم نماند اربعینی
چو زیر خاک باشد منزل ما
دگر هیچ است سعی باطل ما
❈۹❈
نگردد صادف دنیا با دل ما
وفا تخمی است در آب و گل ما
نروید این گیاه از سرزمینی
هر آن زهدی که بهر خود رستی است
❈۱۰❈
نه زهد است آن کلید چاه پستی است
مروت زاد راه تندرستی است
بیا ساقی که کیش عشق مستی است
برو زاهد چه دنیایی چه دینی
❈۱۱❈
نه هر کس را شود رفعت مسلم
نه هر کس جام دارد میشود جم
نه هر گوشی است بر اسرار محرم
شود تا نقش در وی اسم اعظم
❈۱۲❈
کجا شایسته باشد هر نگینی
توانی هر چه نیکو ساز اخلاق
که خشکی زهر و خوشر وئیست تریاق
مکن بر خود چو (صامت) تنگ آفاق
❈۱۳❈
نه راهی در درون پرده مشتاق
نه کس را از برون علم الیقینی
کامنت ها