گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سنایی:عشق آن معشوق خوش بر عقل و بر ادراک زد عشق بازی را بکرد و خاک بر افلاک زد

❈۱❈
عشق آن معشوق خوش بر عقل و بر ادراک زد عشق بازی را بکرد و خاک بر افلاک زد
بر جمال و چهرهٔ او عقلها را پیرهن نعرهٔ عشق از گریبان تا به دامن چاک زد
❈۲❈
حسن او خورشید و ماه و زهره بر فتراک بست لطف او در چشم آب و باد و آتش خاک زد
آتش عشقش جنیبتهای زر چون در کشید آب حیوانش به خدمت چنگ در فتراک زد
❈۳❈
شاه عشقش چون یکی بر کد خدای روم تاخت گفتی افریدون در آمد گرز بر ضحاک زد
زهر او آب رخ تریاک برد و پاک برد درد او بر لشکر درمان زد و بی‌باک زد
❈۴❈
درد او دیده چو افسر بر سر درمان نهاد زهر او چون تیغ دل بر تارک تریاک زد
جادوی استاد پیش خاک پای او بسی بوسه‌های سرنگون بر پایش از ادراک زد
❈۵❈
عقل و جان را همچو شمع و مشعله کرد آنگهی آتش بی باک را در عقل و جان پاک زد
می سنایی را همو داد و همو زان پس به جرم سرنگون چون خوشه کرد و حدبه چوب تاک زد

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۱۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها