گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سنایی:چه رنگهاست که آن شوخ دیده نامیزد که تا مگر دلم از صحبتش بپرهیزد

❈۱❈
چه رنگهاست که آن شوخ دیده نامیزد که تا مگر دلم از صحبتش بپرهیزد
گهی ز طیره گری نکته‌ای دراندازد گهی به بلعجبی فتنه‌ای برانگیزد
❈۲❈
به هیچ وقت به بازی کرشمه‌ای نکند که صد هزار دل از غمزه درنیاویزد
گهی کزو به نفورم بر من آید زود گهش چو خوانم با من به قصد بستیزد
❈۳❈
ز بهر خصم همی سرمه سازد از دیده چو دود یافت ز بهر سنایی آمیزد
خبر ندارد از آن کز بلاش نگریزم که هیچ تشنه ز آب فرات نگریزد
❈۴❈
هزار شربت زهر ار ز دست او بخورم ز عشق نعرهٔ «هل من مزید» برخیزد
نه از غمست که چشمم همی ز راه مژه هزار دریا پالونه‌وار می‌بیزد
❈۵❈
به هر که مردم چشمم نگه کند جز از او جنایتی شمرد آب ازان سبب ریزد
جواب آن غزل خواجه بو سعید است این «مرا دلیست که با عافیت نیامیزد»

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۱۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

آرمان سلیمی
2017-06-21T15:14:27
طیره گری در بیت دوم: خشم و غضب.
آرمان سلیمی
2017-06-21T15:15:51
بلعجبی در بیت دوم: شعبده بازی