سنایی:از دوست به هر جوری بیزار نباید شد از یار به هر زخمی افگار نباید شد
❈۱❈
از دوست به هر جوری بیزار نباید شد
از یار به هر زخمی افگار نباید شد
ور جان و دل و دین را افگار نخواهی کرد
با عشق خوش شوخی در کار نباید شد
❈۲❈
گر زان که چو عیاران از عهده برون نایی
دلدادهٔ آن چابک عیار نباید شد
هر گه که به ترک جان آسان نتوانی گفت
پس عاشق آن دلبر خونخوار نباید شد
❈۳❈
چون سوختن دل را تن در نتوان دادن
از لاف به رعنایی در نار نباید شد
خواهی که بیاسایی مانند سنایی تو
هرگز ز می عشقش هشیار نباید شد
❈۴❈
خواهی که خبر یابی از خود ز نگار خود
الا ز وجود خود بیزار نباید شد
کامنت ها