سنایی:ما باز دگرباره برستیم ز غمها در بادیهٔ عشق نهادیم قدمها
❈۱❈
ما باز دگرباره برستیم ز غمها
در بادیهٔ عشق نهادیم قدمها
کندیم ز دل بیخ هواها و هوسها
دادیم به خود راه بلاها و المها
❈۲❈
اول به تکلف بنوشتیم کتبها
و آخر ز تحیر بشکستیم قلمها
لبیک زدیم از سر دعوی چو سنایی
بر عقل زدیم از جهت عجز رقمها
❈۳❈
اسباب صنمهاست چو احرام گرفتیم
در شرط نباشد که پرستیم صنمها
کامنت ها