گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سنایی:از آن می خوردن عشقست دایم کار من هر شب که بی من در خراباتست دایم یار من هر شب

❈۱❈
از آن می خوردن عشقست دایم کار من هر شب که بی من در خراباتست دایم یار من هر شب
بتم را عیش و قلاشیست بی من کار هر روزی خروش و ناله و زاریست بی او کار من هر شب
❈۲❈
من آن رهبان خود نامم من آن قلاش خود کامم که دستوری بود ابلیس را کردار من هر شب
برهنه پا و سر زانم که دایم در خراباتم همی باشد گرو هم کفش و هم دستار من هر شب
❈۳❈
همه شب مست و مخمورم به عشق آن بت کافر مغان دایم برند آتش ز بیت‌النار من هر شب
مرا گوید به عشق اندر چرا چندین همی نالی نگار من چو بیند چشم گوهر بار من هر شب
❈۴❈
دو صد زنار دارم بر میان بسته به روم اندر همی بافند رهبانان مگر زنار من هر شب

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۲۴

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مهدی
2019-04-08T03:37:35
لطفا اساتید تفسیری بر این غزل بنویسند تا شاگردان تنبلی مثل بنده استفاده کنند.پیشاپیش تشکر می کنم.
امین کیخا
2017-02-14T12:44:02
واژه ی زنار به نظر وأم واژه است إز یونانی ، چون zone در فارسی امروز برابر دانشیکی ندارد و نیز کمربند مزدیسنان را نیز کُستی میگوییم میشود زنار را برأی zone بکار برد ( گزینش حیدری ملایری )