گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سنایی:من که باشم که به تن رخت وفای تو کشم دیده حمال کنم بار جفای تو کشم

❈۱❈
من که باشم که به تن رخت وفای تو کشم دیده حمال کنم بار جفای تو کشم
ملک الموت جفای تو ز من جان ببرد چون به دل بار سرافیل وفای تو کشم
❈۲❈
چکند عرش که او غاشیهٔ من نکشد چون به جان غاشیهٔ حکم و رضای تو کشم
چون زنان رشک برند ایمنی و عافیتی بر بلایی که به جای تو برای تو کشم
❈۳❈
نچشم ور بچشم باده ز دست تو چشم نکشم ور بکشم طعنه برای تو کشم
گر خورم باده به یاد کف دست تو خورم ور کشم سرمه ز خاک کف پای تو کشم
❈۴❈
جز هوا نسپرم آنگه که هوای تو کنم جز وفا نشمرم آنگه که جفای تو کشم
بوی جان آیدم آنگه که حدیث تو کنم شاخ عز رویدم آنگه که بلای تو کشم
❈۵❈
به خدای ار تو به دین و خردم قصد کنی هر دو را گوش گرفته به سرای تو کشم
ور تو با من به تن و جان و دلم حکم کنی هر سه را رقص کنان پیش هوای تو کشم
❈۶❈
من خود از نسبت عشق تو سنایی شده‌ام کی توانم که خطی گرد ثنای تو کشم

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۲۵۰

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها