گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سنایی:ای مسلمانان ندانم چارهٔ دل چون کنم یا مگر سودای عشق او ز سر بیرون کنم

❈۱❈
ای مسلمانان ندانم چارهٔ دل چون کنم یا مگر سودای عشق او ز سر بیرون کنم
عاشقی را دوست دارم عاشقان را دوستر صدهزاران دل برای عاشقی پر خون کنم
❈۲❈
سوختم در عاشقی تا ساختم با عاشقان عاجزم در کار خود یارب ندانم چون کنم
آتشی دارم درین دل گر شراری بر زنم آب دریاها بسوزم عالمی هامون کنم
❈۳❈
آب دریاها بسوزد کوه‌ها هامون شود من ز دیده چون ببارم آب‌ها افزون کنم
مسکن من در بیابان مونس من آهوان هر کجا من نی زنم از خون دل جیحون کنم
❈۴❈
گر شبی خود طوق گردد دست من در گردنش طوق فرمان را چو مه در گردن گردون کنم

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۲۶۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

دکتر امیر محمد احمدزاده متخصص مغز و اعصاب
2010-04-08T11:36:19
با سلام در این شعر در بعضی از نوشته ها در مصراع دوم بیت اول آمده (یا که سودای غمش از جان خود بیرون کنم)