سنایی:تا کی از عشوه و بهانهٔ تو چند ازین لابه و فسانهٔ تو
❈۱❈
تا کی از عشوه و بهانهٔ تو
چند ازین لابه و فسانهٔ تو
شور و آشوب در جهان افگند
غمزهٔ چشم جاودانهٔ تو
❈۲❈
هیچ آشوب نیست در عالم
این چه فتنهست در زمانهٔ تو
کعبهٔ عاشقان سوخته دل
هست امروز آستانهٔ تو
❈۳❈
عاشقانت همی طواف کنند
گرد کوی و سرای و خانه تو
ای همایون همای کبک خرام
دل عشاق آشیانهٔ تو
❈۴❈
عاشقانت همی به جان بخرند
انده عشق جاودانهٔ تو
کامنت ها